-
ادامه ی عکس های دایناسور تنها...
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1390 18:36
به دلیل استقبال شما عزیزان از بازی داستان نویسی ، بقیه ی عکس ها رو تهیه کردیم و براتون روی صفحه گذاشتیم ... منتظر ادامه ی داستان های قشنگ شما هستیم ...
-
نکته هاو ناگفته ها
چهارشنبه 19 مردادماه سال 1390 18:07
A A naconda مار آناکوندا fact The world's largest snake, growing to around 10metres نکته : بزر گترین مار جهان ، که حدود 10 متر رشد میکند. B B ird پرنده fact Birds do not sleep in their nests. They occasionally nap in them, but sleep in other places . نکته: پرنده ها در لانه هایشان نمی خوابند بلکه در لانه هایشان چرت می...
-
بازی داستان نویسی
چهارشنبه 5 مردادماه سال 1390 17:58
اگر شما یه نویسنده بودید برای این نقاشی ها چه داستانی می نوشتید؟ اولین داستانی که به ذهنتون می رسه برای ما بفرستید ... تصویر شماره (یک) تصویر شماره (دو) یه راهنمایی کوچولو: برای نوشتن داستان ، یادتون باشه که رنگ ها و جزئیات ( شب، روز ، سایه ها ، مکان و حالت قرار گرفتن شخصیت های داستان در مقابل هم ) میتونه به شما کمک...
-
آموزش کاردستی (کارت پستال)
چهارشنبه 15 تیرماه سال 1390 22:04
سلام به شما بچه های ناز و عزیز ... حالا که دیگه تابستونه و مدرسه ها تعطیله ، حتما یک عالمه وقت دارید که کارهای مختلفی انجام بدید ، بازی ، ورزش ، نقاشی و کاردستی ... امروز می خوام به شما یه کاردستی یاد بدم که خیلی راحت ، میتونید خودتون به تنهایی یا همراه با یک دوست خوب ، درستش کنید و به هر کسی که دلتون می خواد ، هدیه...
-
« قصه ی عشق و زمان »
شنبه 11 تیرماه سال 1390 17:37
روزی روزگاری ، در زمان های قدیم جزیره ای بود که در آن ، تمام احساسات و عواطف ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کردند . شادی ، غم ، آگاهی و همه ی احساسات دیگر ، همینطور هم عشق . یک روز به آنها خبر رسید که جزیره در حال غرق شدن و فرو رفتن زیر آب است . بنابراین همه ی ساکنین جزیره قایقی ساختند و آنجا را ترک کردند به غیر...
-
عدالت خری
یکشنبه 5 تیرماه سال 1390 19:03
یه مردی بود که یه خر و یه سگ کوچولو داشت . سگش و خیلی دوست داشت ، هر روز نوازشش می کرد ، روی زانوهاش می نشوند ، باهاش درد و دل می کرد و از بشقاب خودش بهش غذا می داد . خره هم کارهاش و براش انجام می داد و بارهاش و جابه جا می کرد . یه روز خره از پنجره ی اتاق دید که صاحبش ، سگ کوچولو و روی پاهاش نشونده ، داره باهاش حرف می...
-
حرف اول
دوشنبه 30 خردادماه سال 1390 15:06
اینجا قرار است دنیایی کودکانه باشد . اینجا خبری از درس و مشق و امتحان نیست . خبری از جنگ و ویرانگری و سلاح هسته ای ، فشار کاری ، نظریه و نظریه پردازی ، دروغ و زورگویی ، اینجا خبری از قانون و قاعده نیست. فقط و فقط به پشتی صندلی ات تکیه بده ، بخوان ، بشنو ، و اولین چیزی که به ذهنت رسید بنویس .اینجا دنیای توست ! . . ....
-
به جای سلام
یکشنبه 29 خردادماه سال 1390 22:02
همین که زمین می گردد ، همین که باد درختان را می رقصاند ، باران که پرندگان را می شوراند و گنجشکان که می خوانند ، خلاصه همه کائنات خدا که روی زمین بساط زندگی پهن کرده اند ، روزی چند بار به هم سلام می کنند . ما هم یکی از کائنات خدا که مثل سهراب ، صبح ها ، آسمان درون لیوانمان را سر می کشیم ،ظهرها مثل مولانا ، از میان...